امروز کلی از صبح که پاشدم فعال شدم صبح شوشوم بیدارم کرد منم بعدش شروع کردم
به کار کردن هی کار کردم .کلی خونه بهم ریخته بود .به مامانیم هم کلی کمک کردم آخی
بیچاره چه جوری دست تنهایی این همه کارکنهپس تصمیم گرفتم که تنبلی رو بذارم کنار
و دست به کار بشم .جای همگی خالی بعداز یه کار مفصل ناهار دبشی زدم تو رگ و حالا هم
نشستم خلاصه روز جمعه خوبی بود تا عصری معلوم نیست چی می شه یعنی کجا می رم
؟؟؟؟؟
اگه بشه الانم می خوام یه کم استراحت کنم و بعدش هم یه کم پیاده روی وبعدش هم درس
بخونم
خلاصه کلی اکتیو وفعال شدم
از همه جا گفتم الی شوشو که خجالت نمیکشه هر جا دلش می خواد میره و هرکار دلش
میخواد می کنه داره کم کم عصبیم می کنه
باید بیشتر حواسم بهش باشه وگرنه خدایی نکرده .....
....................
سلام نازنین(تیکه منه)
می گم که بابا ول کن این آقای شوهر بیچاره رو بزار بنده خدا یه نفسی بکشه. مطمئن باش اینقدر عاقل هست که یه اشتباه رو 2 بار تکرار نکنه(شوخی)
راستی من لینک بهت دادم البته با اجازه حضرت والا. یعنی شما
خواهش می کنم این یکی رو راست گفتی .
سلام دوست عزیز ممنون که به ما سر زدید . چشم حتما این کار را می کنم.